داستانی از فاطمه ی زهراء سلام الله تعالی علیها
بحارالأنوار، جلد43 ، صفحه 91 ، باب 4- سیرها و مکارم أخلاقها صلوات
نَوَادِرُ الرَّاوَنْدِیِّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ علیهم السّلام قَالَ قَالَ عَلِیٌّ علیه السّلام اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ سلام الله علیها فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم لَهَا لِمَ حَجَبْتِیهِ وَ هُوَ لَا یَرَاکِ فَقَالَتْ علیها السّلام إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَإِنِّی أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ الرِّیحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنِّی.
نابینائى از حضرت زهراء سلام الله تعالى علیها اذن ورود در خانه را گرفت. رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود:چه شد که حجاب گرفتى و حال آنکه او تو را نمى بیند?حضرت زهراء سلام الله علیهاعرض کردند:اگر او مرا نمى بیند،من او را مى بینم و او بوى مرا احساس مى کند. پس رسول الله صلى الله علیه و آله فرمودند:شهادت مى دهم که تو پاره ى تن من هستى.
نَوَادِرُ الرَّاوَنْدِیِّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ علیهم السّلام قَالَ قَالَ عَلِیٌّ علیه السّلام اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ سلام الله علیها فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم لَهَا لِمَ حَجَبْتِیهِ وَ هُوَ لَا یَرَاکِ فَقَالَتْ علیها السّلام إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَإِنِّی أَرَاهُ وَ هُوَ یَشَمُّ الرِّیحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنِّی.
نابینائى از حضرت زهراء سلام الله تعالى علیها اذن ورود در خانه را گرفت. رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود:چه شد که حجاب گرفتى و حال آنکه او تو را نمى بیند?حضرت زهراء سلام الله علیهاعرض کردند:اگر او مرا نمى بیند،من او را مى بینم و او بوى مرا احساس مى کند. پس رسول الله صلى الله علیه و آله فرمودند:شهادت مى دهم که تو پاره ى تن من هستى.